به نام یگانه معمار هستی
این کارا یه سری کروکی معماریه : کروکی رو هم میشه خطی کشید و هم میشه رنگ کرد ولی بستگی به موضوع داره و باید با دید معمارانه تصمیم بگیرید ! نکته مهم اینه که ما معماریم نه نقاش !!! ولی معمارها هم می تونن نقاشی بکشن ! یعنی اگه منظور از کروکی یه کار معماریه : بهترین طرح اونیه که خیلی ساده و اصولی در بیشتر مواقع بدون رنگ بنا رو نشون میده مثلا در کار اول (بقعه قدمگاه رضوی در نیشابور) این کاراول :
میتونه کار خوبی باشه و شایدم بهتر بود کمتر روی درخت ها تاکید میشد تا بنا در مقایسه به درخت و راندو کم جلوه نکنه !پس وقتی کروکی میزنیم اصل بناست !!!
اما دلیلی وجود نداره که تنبلی کنیم یعنی میشه بیشتر شانس خودمونو امتحان کنیم و با جسارت از رنگ برای درک بهتر فضا استفاده کنیم :
برای این کار اول یک بار در محل یا از روی عکس تصور ساده و خطی رو بدون آسمان و سایه و هاشور می کشیم و بعد از روش روی مقوا ( مثلا اشتنباخ گرم پایین بدون بافت _ که تو دستگاه کپی گیر نمی کنه و رنگش هم خوب پخته مشه و بعد کپی پاک نمی شه ) 5 یا 6 تا کپی می گیریم ! و یکی رو با خط ، هاشور و... کار می کنیم و بقیه رو رنگ می کنیم !
من ماژیک رو پیشنهاد می کنم مداد رنگ هم خوبه ولی برای آبرنگ باید از مقوای خیلی گرم بالا استفاده کنید و تو این روند قرار نمی گره چون تو دستگاه کپی گیر میکنه !
بهتره کار خیلی رئال نباشه و بیشتر گرافیکی باشه ! و یه کمی هم آبستره ! البته خطوط اصلی بنا دقیقا باید مثل خودش باشه !!!
مثلا این کار آخرم انقدر آسمون داره که اصل بنا توش گم شده و این خیلی بده !!! ولی وقتی از یک طرح10 تا کار کشیدی و رنگ کردی میشه یکیش به جای کروکی نقاشی معماری باشه !!! مثل این :
نکته آخر هیچ قانونی وجود نداره ! این هنره ! ما تکنیک رو یاد میگریم تا خوب فراموشش کنیم !!! یعنی اول کاملا قانون مند عمل کنید بعد قانون و تکنیک رو بزارید کنار با جسارت و خلاقیت هر کاری دوست دارید بکنید ! این شیت شماست هر کاری دوست دارید بکنید ، اشتباه کنید و یاد بگیرید کسی که جسارت اشتباه کردن رو نداره چیزی یاد نمی گیره !!!
طراحی معماری چیزی نیست که کسی اون رو به طور مطلق از کس دیگری یاد بگیره . شما فقط باید اصول کلی طراحی رو یاد بگیرید و بقیه مربوط به استنباط و تخیل و خلاقیت شما میشه !
به نظر من ترتیب آموزش بهتره به این صورت باشه :
......................................................................................
تقویت دست :
?.طراحی با دست آزاد (مخصوصا طراحی از اجسام بیجان )
?.کروکی معماری از روی عکس برای کم شدن ترس هنر جو
?.کروکی معماری در محل برای درک بهتر فضاهای معماری
هم اکنون دست قوی شده و شخص توانای دارد آنچه را می بیند به تصویر در آورد و
در ادامه قرار است آنچه را در ذهن دارد به تصویر بکشد :
......................................................................................
?. طراحی معماری : اسکیس
?.الف - تمرین پرسپکتیو و کشیدن حجم های معماری
?.ب - آشنایی با پلان ، مقطع ، نما ، سایت ، دیاگرام و ...
?.ج- کانسبت و تفکر در کنار دیدن کار معماران بزرگ
?.د - مطالعه معماری و بررسی موارد بالا در تاریخ معماری و معماری معاصر
......................................................................................
?.پرزانته :
?.الف ـ شیت بندی
?.ب - راندو : پرسناژ ، درخت ، آب ، آسمان ،...
?.ج راندو : شناسایی تکنیک ها و استفاده از رنگ برای بهتر تعریف کردن فضا
......................................................................................
در آخر :
?. نقاشی کشیدن بس است !!!
با انتخاب موضوع های مختلف شروع به طراحی معماری کنید
و کار خود را با اساتید خود کرکسیون کنید !
......................................................................................
......................................................................................
بهتره هیچوقت این موضوع رو فراموش نکنیم !( اسکیس هدف نیست فقط یک وسیله است !!!)
هدف اصلی طراحی معماریه و یکی از ابزار های این کار اسکیس های دستی به حساب میاد .
یعنی شاید بشه خیلی بهتر با کامپیوتر و یک نرم افزار ویا حتی با ماکت مثلا تکه های یونولیت یا پاره های مقوا و... بزرگ ترین بنای قرن رو طراحی کرد ! پس ابزار مهم نیست !
مهم خلاقیت شخصی است که از اون ابزار استفاده می کنه !!!
اسکیس هم یکی از هزاران راهیه که می تونه استعداد های یک معمار رو شکوفا کنه !!!
پس بهتره هیچوقت مثل خیلی از اساتید هدف خودمون رو فراموش نکنیم !!!هدف ما معماریه !!!
در این کار می بایست ساختمان وسط با ابعادی از پیش تعیین شده با ارتفاع ثابت و ... طراحی و در پرسپکتیو خیابانی قرار می گرفت:
این کار کاملا کار دسته و هیچ تغییری با کامپیوتر ایجاد نشده . ساختمتن اول از سمت راست رو مثل چیزی که توی خیابون بود کشیدم و ساختمان وسطی رو طراحی کردم و ساختمانهای سمت چپ رو کلاژ کردم ( عکسشون رو چسبوندم) بعد کف خیابون رو کشیدم ، بعد عکس آسمون ، ماشین ، دوچرخه و هواپیما رو از جاهای مختلف بریده و چسبوندم آخرش هم اون درخت رو با ماژیک و لاک کشیدم .اون خط های سفید لاک غلط گیره ، که به نقطه گریز رفتن و پرسپکتیو رو قوی تر نشون میدن ( همون هایی که از روی دوچرخه هم رد شدن ) این گونه خطوط وجود ظاهری ندارند ولی پرسپکتو را قوی می کنند و به قول یکی از اساتید به فضا انرژی میدهند !
پس حتی برای راندو هم نباید مدام کار دیگران رو تکرار کنیم بهتر ه با جسارت کارای جدید رو امتحان کنیم من فکر می کنم این میتونه یه روش جالب برای راندو باشه ...